با تو غزل ستاره ها نورا ني ست دل در قفس نگاه تو زنداني ست
نگذر ز بهار كوچه باغ احساس چون بي تو تمام لحظه ها باراني ست
تكرار بهار
اي ماجراي آبي پرواز تا خدا اي انتهاي مرز تمام گذشته ها
اي بي رياترين نفس پاك ياسها با نام تو كتاب وفا را نوشتم
*
در زير دانه هاي تگرگ عشق من بودم و خيال تو و يك سبد بهار
يك آسمان شكوفه ي زيبا و پاك ياس از آن طلوع مانده برايم به يادگار
*
اي مهربان تر از تپش غنچه هاي ياس اي سرگذشت رويش رعناي عاطفه
اي دست تو پناه هزاران گل سپيد اي چشم تو حكايت درياي عاطفه
*
بي تو شكست خاطره ها ي اين عشق بي تو غروب واژه ي رويا هميشه گي ست
بي تو ترانه هي محبت غريبه اند چشم تو شهر آبي درمان تشنه گي ست
*
برگرد كوچه ي دل الاله هنوز در آرزوي لحظه ي ديدار مانده است
چشمان صد هزار شقايق به ياد تو تا صبح گاه عاطفه بيدار مانده است
*
برگرد اي تراوش شبنم ز برگ ياس برگرد و باز ترجمه كن انتظار را
برگرد و آسمان دلم را مرور كن تكرار كن براي غزل ها بهار را
**
****
خلوت يك شاعر
كاش در دهكده ي عشق فراواني بود توي بازار صداقت كمي ارزاني بود
كاش اگر گاهي كمي لطف به هم ميكرديم مختصر بود ولي ساده و پنهاني بود
*
كاش به حرمت دلهاي مسافر هر شب روي شفاف ترين خاطره مهماني بود
كاش دريا كمي از لطف خودش كم ميكرد قرض مي داد به ما هر چه پريشاني بود
*
كاش به تشنگي پونه كه پاسخ داديم رنگ رفتار من و لحن تو انساني بود
مثل حافظ كه پر از معجزه و الهام ست كاش رنگ شب ما هم كمي عرفاني بود
*
چقدر شعر نوشتيم براي باران غافل از آن دل بي چاره كه باراني بود
كاش اسم همه ي دختركان اينجا نام گلهاي پر از شبنم ايراني بود
*
كاش دنياي دل ما شبي از اين شبها غرق هر چيزي كه مي خواهي و ميداني بود
دل اگر رفت شبي كاش دعايي بكنيم راز اين شعر همين مصرع پاياني بود
:: موضوعات مرتبط:
نوشته های عاشقانه ,
,
:: برچسبها:
عاشقانه ,